ویلای ارسام
سلام بعد از یه مدت که درگیر امتحانات ترم بودم امروز یه فرصت خوب پیدا کردم که خاطرات رو تازه کنم اخه دیشب که خونه مامان جون بودیم ارسام به اصرار پیش مامان جون و الناز موند .جدیدا خونه ی خودمون حوصلش سر می ره ولی اونجا رو خیلی دوست داره چون با بچه ها بازی می کنه و پارک میره .
ارسام ماشالله دیگه بزرگ شده و اعداد رو میشماره و 100 تا لغت انگلیسی بلده و از دو ماه پیش چندتایی شعر می خونه
در این مدت اتفاقات زیادی افتاد که همراه با عکس ها اونها رو می نویسم
اول از همه این که بابایی برای ارسام یه ویلای خیلی خوشکل خریده که ارسام جون دیگه حوصلش سر نره واکثر اوقات بریم اونجا تفریح و ارسام حسابی بازی کنه و خوش بگذرونه
اینم عکس های ویلای ارسام
مرسی بابایی که اینقدر به فکرمون هستی تو بهترین بابای دنیا هستی
ارسام اونجا تله کابین سوار می شه
زیر درخت گردو تاب بازی می کنه
بر بام شهر دو چرخه سواری می کنه
گیلاس می چینه
الو زرد
هلو
چشم انداز شهر رو تماشا می کنه
از پله ها بالا و پایین می ره
استراحت می کنه
به کوه میره کوهنوردی می کنه و گاهی هم می ره شکاراما باباش فقط اسمون رو هدف می گیره اخه دلش نمی یاد هیچ موجودی رو بزنه
بابایی قول داده یه زمین فوتبال هم به زودی در بالاترین نقطه ویلا درست کنه
مثل این زمینه که هم بسکتبال و هم والیبال رو داشته باشه و همین طور استخر رو زودتر اماده کنه تا تفریح من حسابی کامل شه
عصر که می شه هم با مامان و بابا میرم دو چرخه سواری وبا هم مسابقه میدیم ومن از اونا می برم و حسابی ذوق می کنم
و به خاطر همین کاراست که بازم می گم
" بابایی خیلی دوست داریم"