آرسامآرسام، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 23 روز سن داره
 آرمیس آرمیس، تا این لحظه: 10 سال و 1 ماه و 7 روز سن داره
زندگی من و عشقمزندگی من و عشقم، تا این لحظه: 17 سال و 8 ماه و 14 روز سن داره

آرسام ماهم *** آرمیس نازم

هجده ماهگی

     در این ماه ترس واکسن تو رو داشتم چون به من می گفتند تب زیاد داره و باید چند روزی خونه نشین بشی اما خدارو شکر تو مثل همیشه شاد و خندون شیطنت کردی و اصلا واکسن بهت اثر نکرد .دیگه مامان و بابا رو صدا می زدی می گفتی مامانیه .باباییه و. هر چی که مال خودت بود میگفتی منه.لباس و عکس خودت رو که می دیدی می گفتی:نینیه. برای جلب توجه دیگران مو های خودت رو می کشیدی و میگفتی : ای درده  .عکس های بالا رو توی خونه مامان بابا یی گرفتیم که توی روستایی به نام سویس هست و چون زیباست به این نام گذاشتنش.توی روستاشون رودخونه هم رد میشه شب که توی حیاط می خوابی صدای اب بهت ارامش می ده اینم عکس روستای سوییس در قسمت جره بالاده کازر...
30 آبان 1391

بیست ماهگی

    کارهایی که در این ماه انجام دادی: در این ایام که همزمان شد با عید فطر وچند روز تعطیلی همگی با هم تصمیم گرفتیم بریم به سمت باغستان در روستای دوستیران که از روستای اجدادی ما مانیه.دوستیران از جمله روستا ههای خیلی خوش اب و هوا است که در ان باغ های گردو انجیر عناب بادام انار گلابی زیاد ه.و این باغ ها بدون هیچ حصار و یا دیواری تمامی ان به هم پیوسته می باشد و دارای چشمه های زیادی می باشد که باغ ها از قسمت روستا جدا شده و اهالی روست بهار و تابستان رو در باغ و پاییز و زمستون رو در روستا می گذرونن.اونجا برق هم ندارند اما از موتور برق استفاده می کنند.و یه حالت سنتی داره که خیلی دل چسپه .از اینجا که ما  با تمام امکانات راه افتا...
30 آبان 1391

سوپرایز جنجالی

داستان سوپرایز بابا شادپور در بیست ماهگی ارسام جون دیروز باباییت برا مامان یه سوپرایز داشت اون برای مامانیت ماشیین خریده بود واون رو کادویی کرده بود و در خونه اقا جون پارکش کرده بود عصر وقتی که رفتیم ارسام رو ببریم پارک دیدم که یه تویوتا یاریس هاچ بک کاربنی خیلی خوشکل کنار خیابون پارکه و معلومه که یه کادو هستش.وقتی که من محو تماشای ماشین شده بودم یک دفعه بابایی سوییچ رو به من دادو گفت عزیزم مبارکت باشه و من رو حسابی سوپرایز کرد و من از تعجب که این ماشین منه و از خوشحالی نمی دونستم چیکار کنم .ولی من بیشتر از این تعجب می کردم که قرار بود همزمان با تولد من وارسام این ماشین رو بخره ولی حالا بی مقدمه و بی خبر من رو غافل گیر کرده بود. خلا...
30 آبان 1391